○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
کار هر روزم شده بود اومدن مقابل پنجره خونشون
حتی اسمش رو هم نمی دونستم باید هر جور شده می فهمیدم اسمش چیه
مثل آدمهای علاف دست به جیب مقابل خونشون ایستاده بودم که دیدم یه پسر بچه چاق دستشو رو زنگ فشار داد فکری از ذهنم گذشت
به سرعت خودمو بهش رسوندم
آقا پسر
روشو به سمت من کرد
بله
دستی به موهام کشیدم
شما واسه این خونه ای؟
آره از قیافه تپل و دور دهن شکلاتیش خندم گرفت
چشماش مثل اون دختر بود لپشو کشیدم
اسمت چیه کپلی؟
با اخم دستمو پس زد
بابام گفته با غریبه ها حرف نزن
من که غریبه نیستم مامور سرشماریم، اومدم آمار بگیرم حالا اسمتو نمیگی بهم
شهاب
به به چه اسم قشنگی
خوب آقا شهاب چند تا خواهر برادر داری؟
برادر ندارم که
ای جون بکنی بچه باید با پنج تومنی از حلقومت حرف بیرون کشید
اووم خواهر چی؟
یه دونه دارم
با حرص زیر لب گفتم بزار در کوزه آبشو بخور
لبخند کجی زدم
►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄
وسط داد و بیداد و دعوا یهو میگفت
منم
حواسم نبود اصلا بپرسم ینی چی منم
منم چی؟! فحشه؟ بد و بیراهه؟! چیه این منم
یه بار اما وقتی گفت منم
دیگه سکوت نکرد..داد زد
منم
منم
منم
اینی که داری باهاش میجنگی منم
دشمن نیست..غریبه نیست
رهگذر کوچه خیابونم نیست
منم
نه شمشیر دستمه
نه سنگر گرفتم جلوت
نه قراره باهات بجنگم
ببین دستام بالاست!؟تسلیمم..نه از ترس و نه بخاطر ناحق بودنم
فقط به حرمت عشقی که تو از یاد میبریش
گاهی
یه وقتایی اگه سکوت میکنم در برابرت برای این نیست که حرفی برای گفتن ندارم یا نمی تونم جواب حرفاتو بدم
فقط برای اینه که حالیمه قرار نیست خراب کنیم چیزیو
اگه بحثی هم هست برای بهتر شدنمونه..یادم نمیره اینی که جلوم وایساده تویی..ولی تو انگار یادت میره اینی که داری زخم رو زخمش میزنی منم
میفهمی...؟
منم